پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

پارسا مرد کوچک

پست تصویری

1391/11/23 16:29
نویسنده : مامان و بابا
3,261 بازدید
اشتراک گذاری

یازده بهمن که گذاشت پسرکم دو سال و 4 ماهه شد ... بذار حساب کنم .. اهان می شه 28 ماهه !!

این مدت که تلویزیون همش مشغول سرودهای حماسی و راهپیمایی و اینا بود پسرک مام هی یه تیکه پارچه می گرفت دستش می گفت مامان این پرچم ایرانه بعد می دوید و می گفت ایران ایرا ن .. دوست داریم ایرانی .. 22 بهمن ! و من و باباش متعجب از توجه پسرک به تلویزیون و برنامه هاش !

هر جا که من و باباش باشیم سریع بشقاب خوراکی یا اسباب بازی هاشو برمیداره میاد اونجا کنار ما .. وقتی منو بابا دو طرف اپن آشپزخونه روی صندلی های اوپن نشستیم و داریم حرف می زنیم می دوئه می ره صندلی آبی کوچولوشو میاره توی آشپزخونه کنار ما می ذاره و می شینه اون پایین و می گه مامان و بابا با منم حرف بزنین .. و ما کلی ذوق می کنیم که سه تایی باهم حرف می زنیم .. هر چی که من یا باباش داریم تعریف می کنیم می گه بابا واسه منم بگو .. بعد خودش تندی یه جریان عین همونی که باباش گفت تعریف می کنه و باهم می خندیم و خدا رو به خاطر لحظه لحظه این شادی ها شاکریم

زنگ می زنیم به پسرخاله ها و باهم حرف می زنن .. اونام خیلی دوست دارن با پارسا حرف بزنن.. اونا یه چیزی می گن که پارسا از خنده غش می کنه و پارسا هم یه چیزی می گه که اونا ریسه می رن .. خیلی هم باهم گرم و مهربونن .. الو مجتبی جان سلاااااااااااااااااام خوبی؟ داری چیکار می کنی؟؟ واسه هم کلی شعر می خونن و جک می گن و می خندن و پارسا ازین مکالمه های کوتاه خیلی شاد می شه .. دلم می خواست می تونستم تند تند ببرمش پیششون و شادی هاشو بیشتر کنم ..

در ادامه مطلب چندتا عکس گذاشتم بمناسبت  28 ماهگیش

این اسباب بازی خیلی چیز باحال و جالبیه و نکته خوبش اینه که چوبیه و می دونید که بازی کردن با وسایل چوبی یه حس خوبی به ادم می ده .. اینو یکی از دوستام برای پارسا هدیه داده و پارسا هم خیلی دوست داره .. بازی های مختلفی می شه باهاش کردالبته همون طور که م یبین توی عکس در تمام بازی های پارسا نقش اول مال مک کوئینه .. مک کوئین اینجا مک کوئین اونجا مک کوئین همه جا

اینجا مراسم کیک پزونه .. اون سبدی که دستشه کیکه مثلا که پارسا پخته کرده بعد یه ظرفم به من داده با قاشق دیگه چون قاشق نبوده خودش داره با پیچ کشتی می خوره ... اون صندلی آبی یکی از چیزاییه که همیشه از خریدنش خوشحالم ..خیلی به دردمون خورده .. مثل اون جارو برقی صورتی که کنار در اتاقه و وقتی خیلی کوچولو بود به خاطر علاقه شدیدش به جارو برقی براش خریدیم و یه دوره زیادی را باهاش بازی کرد و مشغول بود و هنوزم وقتی ما می خوایم جارو بکشیم اونم می دوئه جاروشو میاره

اینجا دارن نماز می خونن ..پسرک اول توی جانماز خودش نمازشو تند تند خوند بعد پرید تو جانماز بابا .. حالا این کدوم از مرحله از نمازه من نمی دونم ؟؟!!!

این تراکتور بامزه رو چندروز پیش براش خریدیم ازون روز مک کوئین از راه رفتن معاف شده کلی خوشبحالش شده همش سواری می کنه با تراکتور

اییییییییییییییییییییی جاااااااااااااااااااااااااانم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

سمیه
23 بهمن 91 16:39
چه خوب که هم صحبت داره
اسم پسر منم پارسا هست


ادرس اشتباه بود خواستیم بیایم وبت مامان پارسا
مامان پریناز
24 بهمن 91 2:15
3تاییهاتون مستدام

در مورد مرحله نماز پرسیده بودی...ببین یادته که وقتی یهو وسط نماز جماعت بشیم و اقتدا کنیم وقتی اونا تشهد یا سلام میگن ما یه حالت هلیکوپتری نیمه نشسته باید باشیم تا ذکر دیگران تموم بشه و هر لحظه ممکنه از جلو سقوط کنیم رو زمین....این همون مرحله اس که پارسا دیگه سقوط کرده!


یا مثلا سجده از نوع شیرازیش
مریم مامان آریا
24 بهمن 91 9:38
ای جان قربون اون پسر مودب و بامزه و شیرین زبونت بشم
فیلسوف خان شمال آبادی
پارسا و آریا چقدر بهم میخورن برای دوستی
البته مسلما آریا تو حرف زدن نمی تونه همپای پارسا باشه و این ممکنه پارسا رو راضی نکنه
آریا هم همه چی رو می گه رووون اما پارسا یه چیز دیگه است



مرسی از تعریفات اما می دونی که هر بچه ای یه چیز دیگه است ..
مریم مامان آریا
24 بهمن 91 13:37
یعنی می میری جواب کامنت ها رو بدی ؟
ایششش


مریم جواب همه رو هم بدم مال تو رو نمی دم ببینم می خوای چیکار کنی ؟؟!!
رواق
24 بهمن 91 15:29
سلام
خوش به حالتون؛ بايد خيلي حالِ خوبي باشه اين تجربه ها...؛
نميدونم چرا چشمام اشكي شد؟
پاينده باشيد.



اره .. ارزو می کنم قسمت همه بشه .. همه
مهربانو
24 بهمن 91 17:02
خدا حفظش کنه خیلی بامزه است پسرت کلی لذت بردم از خوندن این پست و کارهاش





مهربانوی عزیز ممنون که سر می زنی بهمون واقعا شادمون می کنی
مریم مامان آریا
25 بهمن 91 8:09
ببین من رو تهدید نکن ، من خیلی کارا می تونم بکنم
مثلا می تونم هی پست رمز دار بنویسم بعد رمز هم بهت ندم
و خیلی کارای دیگه اوووووووووووم
خلاصه خود دانی بعد نگی چرا و چنین هااااااا


مریممممممممممممممم.. !!! بیام گازت بگیرم ؟؟
یکی از اهالی
25 بهمن 91 18:11
من هر بار که پست های مربوط به پارسا رو میخونم بعدش شب که همسرم بیاد خونه همه رو براش تعریف میکنم و ذوق میکنم عاشق کارها و حرفا و رفتاراشم


ماهم عاشق شوما هستیم خاله خانوم
مریم مامان محمد رضا
28 بهمن 91 12:08
عزیزم فدای خواب قشنگش بشم چقدر معصومه.

باز پارسا خوبه کاری به باباش نداره محمدرضا که توی نماز فقط توی سروکله ماست.


ولی با نماز خوندن من مشکل داره .. یعنی اگر بدونی به چه وضعیتت مخفیانه و محرمانه ای نماز می خونم اگر منو در حال نماز ببینه اشک می ریزه گوله گوله چادرمو می کشه مهرمو پرت می کنه بیچارم می کنه
آیدا مامان ویهان
28 بهمن 91 12:11
ای جان خوابیدنش رو ببین عزیزم.
با این اسباب بازیه چوبی چه بازیهایی میشه انجام داد؟


ایدا جان من خودم عاشق اسباب بازی های چوبی ام .. نمی دونم یادته یا نه بچه بودیم یه کارتون کوتاه می داد جعبه اسباب بازی ها .. یه جعبه بود درش باز می شد یه سری اشکال هندسی که چوبی بودن هی تق تق تق راه می رفتن .. دلم ضعف می رفت که به یکی شون دست بزنم اما هیچوقت اسباب بازی چوبی نداشتم و این شاید یکی از ارزوهای بچگی خودم باشه
مرتب کردن بر حسب رنگ و یا قد .. شمردن .. درست کردن اشکال هندسی روی فرش .. و.. البته پارسا میاره تند تند قاطی و پاتی می چینه تو سوراخ ها بعد هم می گه این شهرمه و با انگشتاش اون وسط راه می ره
ازاده
28 بهمن 91 13:45
خدا پسر گلتون رو حفظ کنه...
ماشالا خیلی شیرین و با مزه هست...


ممنونیم .. ازاده جون مطمئنی ادرسی که دادی درسته ؟
شيما
29 بهمن 91 13:08
مرسي از راهنمايي خوبي كه بهم كرده بودي مامان پارسا. راستي جنسيت ني نيمون تعيين شده دختر ان شاء ا... كه سالم باشه سعي مي كنم راهنمايي هاتون رو حتما به كار ببندم تا امانت خدا رو صالح و سلامت تربيت كنم. برام خيلي دعا كن هميشه كامنتهايي كه راجع به پارسا جون مي ذاري رو با كلي ذوق و شوق براي شوهرم تعريف مي كنم. ايشاا... خدا برات حفظش كنه بوس بوس


خوشبحالتون .. من فکر می کنم داشتن دختر یه نعمت خاصه که خدا شاید به همه نده .. مخصوصا که بچه اول دختر باشه
مامان روشا
8 اسفند 91 12:07
عزیزم خیلی از عکس هاش لذت بردم چقدر قشنگ با ماشین هاش و اسباب بازی هاش بازی می کنه روشا اصلا با اسباب بازی بازی نمی کنه همش نقاشی بکشه و با من بای کنه. خدا حفظش کنه برات و تورو برای اون و باباشو برای شما و سه تایی تونو برای هم