پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

پارسا مرد کوچک

روز دوچرخه ای

1394/2/14 10:35
نویسنده : مامان و بابا
2,244 بازدید
اشتراک گذاری

سلام .. بعله برگشتیم .. البته بودیم ولی نمی دونم چرا وقت برای وبلاگ نوشتن نبود .. الان هم پارسا مشغول ماشین بازی با باباشه که من اومدم اینجا وگرنه همش می گه مامان حوصله ام سر رفته بیا با من بازی کن و نمی شه که با تمرکز بشینم و بنویسم البته در حالیکه باباش داره سر لپ تاپش بشدت درس می خونه 

توی این مدت که ننوشتیم کلی اتفاقای خوب و نوشتنی داشتیم که خب دیگه تاریخش گذشته البته شاید بعضیاشو با عکساش گذاشتم اینجا که بمونه برامون 

فعلا از آخری شروع کنم .. یکی از بیاد موندنی ترین روزها توی زندگی هر بچه می تونه باشه .. روزی که اولین دوچرخه اشو می خره !!!!

تابستون پیش که برای چند ماه رفته بودیم تهران اسکوترش رو هم برده بودیم و وقت برگشتن دیگه یادمون رفت بیاریم .. البته دیگه پاییز و زمستون اومده بود و فصل بارون و سرما .. بخاطر برف سنگین و غافلگیر کننده زمستون 92 که یکی دو هفته کل شهرو تعطیل کرده بود و مام بیشترین برف بازی های عمرمون رو کردیم البته زمستون پارسال هم مردم منتظر برف بودن که خب خبری نشد .. خیلی بعیده توی یک شهر ساحلی برف بباره اونم به ارتفاع دو متر پنج روز پشت سر هم .. 

خلاصه ماه اردیبهشت سال جدید هم رسید زیبا ترین و ماه ترین ماه هر سال که با حال و هواش ادم به یاد تمام خاطرات خوب زندگیش می افته ..

منم هم دیدم هوا خوبه و باید بهانه ای پیدا کنم که پسرک بشدت خونه دوستم رو بکشونم بیرون تا توی این هوا و بوی شکوفه ها نفس بکشه و هم فعالیت بدنیش بیشتر بشه و هم خودم رفته بودم توی حال و هوای دوچرخه سواری های بچگیم با دوچرخه ی سبزم که آرم دوتا قناری سبز داشت با ترک و سبد فلزیش 

این شد که یهو تصمیم گرفتم بریم برای پسرک دوچرخه بخریم .. با خودش و باباش هم در میون گذاشتم .. پارسال هم مدتی به خریدن دوچرخه فکر کرده بودیم اما هم اسکوتر براش خریده بودن و تازه داشت اسکوتر رو یاد می گرفت و هم ما آهنگ رفتن کرده بودیم و نمی خواستیم برای مدت کوتاه خرج اضافی کنیم و هم من حس می کردم پارسا هنوز آمادگی دوچرخه سواری رو نداره چون اسکوتر رو هم با ترس و لرز یاد گرفته بود 

بهر حال تصمیمم مورد موافقت همه قرار گرفت و یک روز رفتیم یکی دوتا مغازه دوچرخه دیدیم که خب چیزی با قیمت مناسب نیافتیم .. دوشنبه قبل یعنی هفتم اردیبهشت بعد از کلاس قران پارسا که بعدا داستانشو خواهم گفت بازم رفتیم به یکی دوجای دیگه سر زدیم و بالاخره یک دوچرخه آبی نارنجی خوشگل و بامزه با قیمت مناسب خریدیم و پسرک هم خیلی زود یعنی از همون فرداش شد یک دوچرخه سوار حرفه ای .. البته با چرخهای کمکی .. 

خیلی خیلی از اینکه پسرم از دوچرخه سواری لذت می بره خوشحالم و خدا رو شکر می کنم .. خدا کنه هیچ بچه ای آرزوی دوچرخه سواری توی دلش نمونه .. خدا کنه ...

موقع انتخاب و خریدن دوچرخه 

از دوچرخه سواریشم عکس گرفتم که بزودی می ذارم 

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان سینا
22 اردیبهشت 94 11:26
هزار الله اکبر چقدر سینا بزرگ شده
آلا
18 مرداد 94 1:40
سلام پارسا جون من مامان سهند هستم خیلی وقت پیش عکس های خوشگات رو دیده بودم ماشالا آقا شدی عزیزم