بدون عنوان
این روزا هی باید خاطرات روزای کوچولوییت رو برات تعریف کنم
مامان این خط خطیهای روی فرشو تعریف کن !(برای هزارمین بار !!!)
هیچی مادر پارسا جان که کوچولو بود یه بار خودکار بابا رو ورداشت وقتی من رفته بودم دستشویی بجای اینکه توی دفترش نقاشی بکشه اشتباهی روی فرش خط خط کشید ... بعد من اومدم گفتم پارساااااااااااا مامان چیکار کردی ؟
بعد چی شد مامان ؟ من چی گفتم بهت؟
تو گفتی ببخشید مامان ..
بعد تو خوشحال شدی مامان ؟
آره پسرم بغلت کردم بوست کردم
بعد چی شد مامان بگو .. بگو دیگه
خوب چیزی نشد مامان دیگه رفتیم دفتر اوردیم توش نقاشی کشیدیم باهم
بعد چی شد بگو مامان؟
هیچی مامان شب شد رفتیم خوابیدیم
و این بعد چی شد همین طور ادامه داره !!!!!!!!!!!!!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی