ای کیو سان ما
شب سیزده رجب که ما تهران بودیم پارسا و باباش رفتن سلمونی آقای فاضلی و پارسایی موهاشو تراشید تا هم سرش هوا بخوره و هم موهاش یکدست در بیاد دوباره
حالاهروقت باهم می ریم بیرون مردم به ما می گن وای ای کیو سان رو بیبینین !!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی