بدون عنوان
مرد کوچک این خونه دو روز دیگه دو ساله می شه
خدا رو شکر می کنیم به خاطر همه چیز
این مدت فقط نگران دندوناش هستیم که دیگه به ابسه رسیده و داره خیلی اذیتش می کنه که امیدوارم این مشکل کوچیک هم حل بشه به لطف خدا
قراره یه جشن کوچولوی 5 نفره براش بگیریم با حضور مامان بزرگ و بابابزرگش که عکسهاشو با خاطرات این سالی که از عمر کوچولوش گذشته در پست های بعدی خواهم گذاشت
فعلا چندتا عکس می ذارم که توی البوم وبلاگیش بمونه و دوستاش و خاله های مهربون هم ببین
این کادوی تولد پارسالشه . البته یکی از کادوهاش چون زیاد بودن.. این روزا خیلی بهش علاقه پیدا کرده و همش می گه می شه سوارم کنید لطفا ؟! قربان ادبت بشویم پسرک بروی چشم !!
حالا برین ادامه مطلب
داره کارتون می بینه شبکه پویا و فوتو چینی می خوره .. اینجا بود که بولوز سفیدش زرد شد و دیگه هم پاک نشد .. هیچ وقت نذاشته براش پیش بند ببیندیم
داشت شیر خنک می خورد و کارتون می دید که خوابش برد !
این آقاهه کیه؟!!
تهران خونه مامان بزرگ اینا داره با پسر خاله دوست داشتنی اش مجتبی جیز بازی می کنن .. اونا از روی کارتون زورو دیدن که از انگشتش لیزر میاد این پسرک هم ازشون یاد گرفته هی با انگشتشون بهم رعد و برق می زنن و اداهای خنده دار درمیارن
اینجا تور محیط زیسته .. رفتیم توی پارکینگ باهم و چون دیروز کلی بارون اومده پر از کرم و حلزونه .. نشسته داره دوتا حلزونو که به دیوار چسبیدن با خوشحالی نگاه می کنه
این دو نمونه از کارهای هنریش
توی این دومی یک ادم کامل رو کشید با مو و چشم که حتی سیاهی توی چشم رو هم کشید گردن .. گوش که یکیش یه کمی اومده توی صورتش و دهن و دماغ .. ابروها رو هم خیلی کمرنگ گذاشته من اصلا بهش کمک نکردم و درواقع وقتی می کشید زیاد حواسم بهش نبود اما تا رفتم دوربین بیارم شروع کرد به خط خطی کردنش می بینین که دهن و دماغش رو خط خطی کرده و به بدبختی از دستش نجات دادم و تونستم این عکسو بگیرم
اون بالائی هم کلی تفسیر داره و اگر دقت کنید چرخ های ماشین بابا ش رو کشید ه با یک عالمه چیزای دیگه
یه صلوات برای سلامتی همه بچه های دوساله بفرستین و برین به سلامت !