پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

پارسا مرد کوچک

اسباب بازی ها !!

1392/7/3 11:19
نویسنده : مامان و بابا
858 بازدید
اشتراک گذاری

پارسا از وقتی که خیلی نی نی بود از اسباب بازی هایی که صدا دار و حرکتی بودن خوشش نمی اومد .. مثلا عروسک هایی که روشن می شدن یا اهنگ می زدن یا می رقصیدن .. یا ماشین هایی که روشن می شدن و انواع ملق بازی ها رو در میاوردن .. با دیدن اونها و صدای بلندشون به گریه می افتاد .. البته منم هیچ وقت موافق خریدن این اسباب بازی ها نبودم و به نظرم اسباب بازی یعنی چیزی که بچه دستش بگیره و بازی کنه نه اینکه اون بازی کنه واسه خودش و بچه هم بشینه نگاش کنه .. مامان بزرگ و بابا بزرگ و اطرافیان دیگه عوضش خیلی علاقه داشتن به خرید این چیزا و من فکر می کنم چون خود بزرگتر ها از این مدل اسباب بازی ها خوششون میاد می خرن .. تا همین چند وقت پیش حتی از آژیر زدن ماشین هاش خوشش نمی اومد و ما باطری همشون براش دراورده بودیم .. الان مدتیه که به صدای ماشین ها علاقه پیدا کرده و باباش هم باتری خریده و توشون گذاشته ..

اسباب بازی هایی بوده که خیلی خیلی از خریدنشون راضی هستم مثل جاروبرقیش ! بخاطر علاقه ای که از خیلی خیلی کوچولویی به جارو داشت و همیشه سر جارو زدن خونه دعوا و بکش بکش داشتیم که بده بده و اصلا و ابدا جارو رو خاموش  نکنید !! مام تصمیم گرفتیم که یه دونه جارو براش بخریم تا بتونیم تشریک مساعی کنیم واقعا هم جواب داد .. هر وقت وقت جارو برقی م یشد می دوید می رفت جاروشو میاورد و زیر دستو پامون با ذوق و شوق جارو می کشید .. هنوزم که دو سالی گذشته عاشق جاروی صورتیشه و بازم موقعا جارو کشیدن میاره بقول خودش کمکمون می کنه

یا ماشین لباسشویی که مامانم اینا براش هدیه گرفتن و مدت های زیادی باهاش بازی کرد و احساساتش نسبت به ماشین لباسشویی تخلیه شد !

یکی از اسباب بازی هایی که خودش هم انتخاب کرده بود این مکعب های فومی رنگارنگ بود :

یه بار که رفتیم توی فروشگاه دور بزنیم و علیرغم دفعات پیش که معمولا چیزی نمی خواست و می گفت بریم رفت یه توری که توش کلی مکعبای کوچولوی رنگی بود برداشت و گفت اینو می خوام .. خواستم مخالفت کنم که باباش گفت اتفاقا خیلی چیز باحالیه و خیلی هم ارزون قیمت بود

واقعا هم خوب شد که خریدیم خیلی به درد انواع بازی می خورن .. چون زیادن و توی رنگای مختلف می تونیم باهاش کلی دیوار و برج و .. بسازیم بار ماشین ها بشن .. روی زمین باهاشن بازی بسازم و کلا ادم رو به خلاقیت وا می دارن !!

این چوب هایی که قبلا هم دربارشون نوشتم که یکی از دوستای خوبم که هنوزم حتی پارسا رو ندیده براش هدیه داده خیلی خیلی دوست داره و دوستداره باهاشون بازی بسازه ..

 مثلا جنگل میسازه .. شمع تولد می کنه اونا رو باهم فوت می کنیم که بیفتن و خیلی وقتام روی زمین باهاشون شکل می سازه

اینجا از حلقه هاش برای چرخ ماشینش استفاده کرده و برای ماشینش دود کش بقول خودش (اگزوز) و انتن هم گذاشته

این هم بقول خودش تراکتوره که به نظر من شبیه تراکتور هم شده !

اینم ادمکش :

یه اسباب بازی دیگه که بتازگی خریدیم این اشکال هندسی هستن که اخیرا از یه مغازه خریدیم .. رفتیم یه دوری توی فروشگاه زدیم و پارسا گفت که هیچی نمی خواد و داشتیم برمی گشتیم بیرون که چشمم به اینا خورد دیدم من که می خواستم خودم با مقوا درستش کنم حالا اینا پلاستیکی هستن و کیف هم دارن و خیلی هم زیاد و متنوع هستن .. البته روش نوشته برای بچه های دبستان که خوب می تونم نگهشون دارم چون اون موقع هم به درد می خورن .. به پارسا نشون دادم و خوشش اومد و خریدیم

ازینکه بتونه با شکلای زیادی که در اختیارشه اشکال هندسی منظم بسازه و یا حتی نامنظم خیلی خوشم میاد و فکر م یکنم اینکار به دستاش توانایی و به مغزش نظم یده و تمرکز و تخیلش رو تقویت می کنه

اینم چندتا از شکلایی که باهاشون ساخته خودش به تنهایی .. یعنی من فقط یه موقعی رسیدم که تا خرابشون نکرده ازش عکس بگیرم

فکر کنم این پست خیلی طولانی شد .. امیدوارم به دردتون خورده باشه .. بقیه اش باشه بعدن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مریم مامان محمد رضا
3 مهر 92 11:44
چیزهای جالبی بود. فکر کنم این اشکال خیلی باب میل پسرک منم باشه.

بسیار ممنون دوست گلم


امیدوارم بتونی پیداشون کنی
مریم مامان آریا
3 مهر 92 13:58
اعصاب درستی که نداریم که اتفاقا منم خیلیییییییی از این اسباب بازیهای صدا دار بدم می اومد و هیچ وقت برای آریا نخریدم به جز کیبورد کوچولوی موزیکش که صداش خیلی هم گوش نوازه
و آریا هم که اصلا اهل سر و صدا ایجاد کردن نیست و علاقه خاصی نداره لی چشمت روز بد نبینه این دختر عمه اش من نمی دونم چرا عاشق این همه سر و صداش وای خدا حتی راجع بهش که فکر می کنم فشار خونم می ره بالا
هر جایی که می ره عاشق اینه که وسیله صدا داری باشه و چنان سر و صدایی باهاشون درست می کنه که آدم سرسام می گیره من بارهای اول که می اومد و مخ همون رو فرغون می کرد دیگه برام تجربه شده و قبل از اومدن حتی یه سوت که مال بستنی بوده رو هم از دم دست ور می دارم چون روانی می کنه آدم رو حتی دیگه یاد گرفتم وسیله هایی رو که ممکنه با زدنشون به هم صدا ایجاد کنه رو هم ور دارم مثل مکعب های آریا که حداقل فقط صدای جیغ های بی پایان هیجانی خودش باشه انگار بار اول هست به این وسیله ها رسیده چنان ریخت و پاشی می کنه که تا دو روز بعد من باید حرص بخورم و خونه رو جمع کنم واس همین دیگه واقعا وقتی اون می خواد بیاد فقط ماشین های آریا رو دم دست می ذارم که اون دوست نداره
آخه اگر مثل آدم خمیر بازی می کرد یا نقاشی می ذاشتم به خدا
بچه های خواهرم میان من هیچی جمع نمی کنم اصلا
چقدر دلم پر بود خدا از این بچه نصیب آدم نکنه می ترسم این همه غیبتش می کنم آخر یکیش نصیبم بشه


چی بگم والا .. منم دیدم اینجوری بچه می گن بزرگ بشن اروم می شن
مریم مامان آریا
3 مهر 92 13:59
درباره جارو برقی هم فکر کنم باید اسم پارسا رو تو لیست اولین پسرهایی که این اسباب بازی های دخترونه صورتی رو داره ثبت کنید البته ما هم بدمون نمی اومد یکیش رو بخریم ولی خوب گفتیم گرونه با همین جاروی خودمون بازی کنه دیگه


اخه این بچه علاقش خیلی زیاد بود بازی چیه بساطی داشتیم با جارو باید همش روشن می بود این بگیره دستش .. اینو خریدیم راحت شدیم
تازه اتو هم داره ولی بازی نمیکنه باهاش
مریم مامان آریا
3 مهر 92 14:01
و در اخر آفرین به پارسای مهندس معماری و طراحی که خیلی خوب همه چیز رو می سازه به افتخارش دست محکم


مریم واقعا به نظرت طراحی هاش نسبت به سنش خوبه ؟
مریم مامان آریا
3 مهر 92 14:02
این همه نوشتم یه نقطه جواب بده دلمون خوش بشه - آن لاینی ؟ ما که نفهمیدیم پارسا کی بیدار شد؟ کی صبحانه دادی؟ کی نهار دادی؟ کی رفتی بیرون و برگشتی ؟ بعد می گیم تنبلی نه بابا خیلی هم تنبل نیستی کم کم داری زرنگ می شی آفرین جای امیدواریه


پارسا ظهر بیدار شد براش هویج پخته بودم دادم بعنوان صبحانه خورد بعد دیگه ناهارشو دادم (ماکارونی دیشب) ناهار که خورد رفتیم توی پارکینگ یه دوری زدیم و برگشتیم .. همین ! خیلی هم زرنگم
مریم مامان آریا
3 مهر 92 14:04
الان چی شد من متوجه نشدم چطوریه دو تا نظر رو نشون می ده دو تا رو نشون نمی ده ؟


چی چی شد؟
مریم مامان آریا
4 مهر 92 12:09
بله طراحیهاش نسبت به سنش خوبه و دقت داره توی کارش به افتخارش دست
مامان روشا
6 مهر 92 8:58
اول یه آفرین گنده بگم به خاطر دو مورد
1- اینکه فعال شدی و پست طولانی می ذاری و عکس
2- هی به بچه ات برچسب دخترونه و پسرونه نمی زنی و می ذاری باهر چی دوست داره بازی کنه

ای ن حسن بزرگیه که پسرک های ما و البته دخترک ها ندارن انگار آیه نازل شده باید دختر با این اسباب بازی بازی کنه و پسر با اون

واقعا پارسا به خودت رفته فوق العاده مستعد و باهوشه امیدوارم با پشتکار این نبوغش روز به روز بیشتر شکوفا بشه


مرسی زهرا جون اینقده از افرین خوشم میاد که نگووووو
اره منم از مرز بندی هایی که بچه ها رو محدود کنه خوشم نمیاد .. منو خواهرم بچه بودیم کلی ماشین و تفنگ داشتیم و عاشقشون هم بودیم .. هنوزم تفنگا و ماشینای بچگیمو دارم
فائقه
6 مهر 92 12:05
سلام
یعنی من هربار میام و سر می زنم، می بینم که همون مطالب قبلی هستند. اگر هفته ای یک بار یک مطلب بگذارید خیلی خوب میشه.

نقاشی ها و کاردستی های پارسا هم خیلی خوبند. به نظر من همیشه نقاشی و کارهای بچه ها چیزهای بکر و عالی هستند. چون از ذهن پاک و روح معصومشون سرچشمه میگیره و ناب و خالص هست.


شما برای هر پستی نظر بذار که من بفهمم خوندی بعد پست بعدی رو بذارم .. الان تازه فهمیدم اینو خوندی می رم برای بعدی عکس ادیت می کنم
madarkhanomi
7 آذر 92 11:29
آفرین گل پسر