پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

پارسا مرد کوچک

شمردن !

1392/9/16 11:36
نویسنده : مامان و بابا
1,422 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم در سه سال و دو ماهگی می تونه تا ده رو خوب و درست و ازون به بعد تا 20 رو با چندتا اشتباه و پس و پیش بشمره ..

شکل اعداد فارسی از 1 تا 12 رو هم بلده و م یتونه بخونه اما ازون به بعد رو از ما می پرسه .. مامان یه یک یه 5 می شه چی ؟ یه یک یه هفت می شه چی ؟ 

اعداد انگلیسی رو هم از یک تا 10 فقط شکلشون رو بلده مثلا 3 رو ببینه می گه این سه است اما تلفظشون رو نمی دونه 

و اما اینکه چجوری یاد گرفته من از وقتی که زبون باز کرد براش می شمردم .. اسباب بازی هاشو و هرچی دیگه قابل شمردن بود .. کم کم خودش هم علاقه مند به شمردن شد و همراه من تکرار می کرد .. یا می دیدم در بازی های تنهایی خودش گاهی داره چیزی رو می شماره البته غلط و خنده دار .. یک دوو سه پنج شیشت !! من و باباش عاشق این شیشت بودیم و هیچ وقت دلمون نخواست شیشت خوشگل و بامزشو اصلاح کنیم اما خودش کم کم یاد گرفت و فکر کنم از روی لب تاپ عموفردوسش یاد گرفت که بگه شیش !

من هیچ اصراری برای اینکه چیزی از خوندن روبهش یاد بدم ن دارم مگر اینکه خودش ازم بخواد .. توی مجله ی نباتش یه قسمتی داره که یه نقاشی هست و زیرش مثلا عکس تراکتور کشیده کنارش عدد 7 یعنی باید توی این نقاشی 7 تا تراکتور پیدا کنید .. یا 3 تا غاز .. البته اعداد فارسی هستن 

پارسا اون صفحه پیدا کردن رو خیلی دوست داره و همیشه همراه هم انجامش می دیم .. یه وقتایی که من کار داشتم خودش می نشست سر اون صفحه و دلش می خواست اونا رو پیدا کنه 

دستشو می ذاشت روی عدد ها و ازم می پرسید مامان این چنده ؟ منم با شبیه سازی هایی که یادش بمونه براش می گفتم ...

خط صاف یکه.. اونی که یدونه کاسه کنارشه دوئه .. بعدی که دوست دوئه اون سه هست .. چهار شکل آچاره .. پنج یه قلبه .. 6 خیلی براش سخت بود و منم چیزی شبیهش نیافته بودم .. یه روز داشت بازی می کرد تند تند اومد در حالیکه اچار فرانسه اسباب بازیش دستش بود گفت مامان شیشت این شکلیه 

هفت داره معلق می زنه و پاهاشو برده بالا سرش رو زمینه .. هشت اما ایستاده .. نه یه کله ی گرد و بامزه داره .. ده هم یدونه یکه که داره توپ بازی می کنه .. 

اینطوری وقتی من داشتم ظرف میشستم خودش می خوند مامان نوشته 8 تا کلاغ پیدا کنین و می گشت و پیدا می کرد !

یازده و دوازده رو هم از روی ساعت خودش یاد گرفت از بس از ما پرسید الان ساعت چنده .. همین طور خوندن اعداد انگلیسی رو 

حالا معمولا از عددی حرف بشه زود با انگشتاش اونو نشون می ده .. می گم چهار روز دیگه می ریم ساری با انگشتای کوچولوش چهارو نشونم می ده می گه یعنی اینقدر دیگه !! حتی اعداد بیشتر از 5 رو هم با انگشتاش می سازه 

 

زندگی ما معمولا این شکلیه !

اینجا بابام خونه ما بودن و خیلی هم خوابشون میومد رختخوابشونو که پهن کردیم پسرک تندی ماشیناشو اورد روی تشک شروع کرد به بازی .. دیگه بابا هم در حالی که روی مبل چرت می زدن گفتن که کاریش نداشته باشیم تا بازیهاش تموم شه 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

سارا
16 آذر 92 15:00
خدا واسه هم حفظتون کنه
مامان سینا
16 آذر 92 18:16
چه بامزه س این پسرک خدا حفظش کنه ان شالله بنظرم بهترین راه یادگیری هر چیزی تکرارشه من تو موبایلم این برنامه های انگلیسی رو دارم و براش میذارم خیلی چیزا رو شمارش اعداد و الفبا همینجوری یاد گرفته با تکرار و یه برنامه دیگه هم هست که 4 تا حرف از الفبای انگلیسی رو نشون میده و یکی رو تلفظ میکنه شما باید اونو انتخاب کنی اگر درست بود تشویق میشی و اگه اشتباه بود که عروسکا اخمو میشن و بیشتر الفبای انگلیسی رو سینا با استفاده از همین روش آزمون و خطا یاد گرفته سینای من انگلیسیش بهتر از فارسیشه البته من بی تقصیرم مقصر آیفونه که نرم افزارهای آموزش زبان فارسی نداره
سارا
17 آذر 92 0:03
عزیزم چه پسرگلی خدا واستون حفظش کنه و سایه پدرومادر بر سرش. اگه زندگی شما معمولا این شکلیه زندگی من با وجود دوقلوها همیشه اینجوریه خودشون یک نعمت هستن سالم باشن حالا خونه زندگی ما میخواد منظم باشه یا آشفته فرقی نمیکنه
مریم مامان آریا
17 آذر 92 8:01
آفرین به مامان پارسای عزیز باریک الله به این می گن خلاقیت در آموزش اعداد بسیار هم نیکو چرا اون موتوری که من واسش آوردم رو خونه بابات اینا ول کردی؟
مامان و بابا
پاسخ
ای ..... (جای خالی را با کلمات نامناسب پر بفرمایید) موتورش الان تو کمدشه برم بیارم ببینی ؟؟؟ اون موتوری که پارسا به اریا داد انداختین تو جوب اره ؟
مریم مامان محمد رضا
18 آذر 92 11:11
چه خوب و عالی . محمدرضا اصلا از اعداد خوشش نمی یاد هیچ وقت تمایلی نداره در موردش صحبت کنم. وای خوشبحالت وفا چه حالی می کنی بچه بنده خدا سرش گرمه به بازی خونه مهم نیست . خونه من همیشه این شکلیه با این تفاوت که محمدرضا اصلا بازی نمی کنه فقط می ریزه میگه مامان بیا بازی کن
مریم مامان محمد رضا
18 آذر 92 11:12
راستی اصلا نمی تونم توی وبلاگ خودت نظر بذارم بازم دچار مشکل شده؟
مامان روشا
19 آذر 92 10:24
آفرین بر این پسر سه سال و دو ماهه روشا هم تا دو خوب می شمره اما بهدش می ره رو هجده و دوازده و ... شکل اعداد رو هم بلد نیست اما برام جالبه بهش یاد بدم وای من عاشق این ماشین بازی های پارسا هستم منم بچه بودم عاشق بازی روی تشک بودم
مامان پریناز(زهرا)
2 دی 92 19:10
آفرین به پسر باهوش وای خونه ما هم خیلی وقتا این شکلیه...من که خیلی سعی میکنم بی خیال باشم.چی میشه مگه؟؟ولی بابامون خوشش نمیاد میگه حالم بد میشه از اینهمه شلوغی و البته خودش زحمت جمع و جورو میکشه.به نظر من که کار عبثیه خب وقتی جمع میکنی و فرداش همونه چه کاریه؟؟!!
مامان روشا
11 دی 92 9:31
این جا هم حس نداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بیا از پارسا بگو لااقل دلمون باز شه خو